خوش‌نویسی ایرانی چاپ
 
درحالی‌که عمده‌ی تبدیل نگارش معمولی کلمات به خوش‌نویسی هنرمندانه به عهده‌ی ایرانیان بوده‌است، رفته ‌رفته ایرانیان سبک و شیوه‌هایی مختص به خود را در خوش‌نویسی ابداع کردند. هرچند این شیوه‌ها و قلم‌های ابداعی در سایر کشورهای اسلامی هم طرفدارانی دارد اما بیشتر مربوط به ایران و کشورهای تحت نفوذ آن هم‌چون کشورهای آسیای میانه، افغانستان، پاکستان و هند می‌باشد. در این منطقه نیز خوش‌نویسی همواره به عنوان والاترین شکل هنرهای بصری مورد توجه بوده و دارای لطافتی خاص است.
 
 
در ایران پس از اسلام، خطّاطی به شیوه‌ی نسخ وجود داشت. در زمان حکومت ایلخانیان، اوراق مذهّب کتاب‌ها نخستین‌بار با نقش‌های تزیینی زینت یافت. در زمان حکومت تیموریان در ایران، خط و خوش‌نویسی به اوج کمال خود رسید. میرعلی تبریزی با ترکیب خط نسخ و تعلیق، خط نستعلیق را بنیان نهاد. مشهورترین خطاط قرآن در این دوره بایسنقر میرزا بود.
 
آن‌چه که به‌عنوان شیوه‌ها یا قلم‌های خوش‌نویسی ایرانی شناخته می‌شود بیشتر برای نوشتن متون غیر مذهبی نظیر دیوان اشعار، قطعات ظریف هنری و یا برای مراسلات و مکاتبات اداری ابداع شده و به‌کار رفته‌است. این درحالی است که خط نزد اعراب و ترکان عثمانی بیشتر جنبه‌ی دینی و قدسی داشته است.

هرچند آنان نیز برای امور منشی‌گری و غیر مذهبی قلم‌هایی را بیشتر به‌کار می‌برند، اما اوج هنرنمایی آنان - بر خلاف خوش‌نویسان ایرانی- در خط ثلت و نسخ و کتابت قرآن و احادیث، قابل رؤیت است.

 

در ایران نیز برای امور مذهبی مانند کتابت قرآن یا احادیث و روایات و هم‌چنین کتیبه‌نویسی مساجد و مدارس مذهبی بیشتر از خطوط ثلث و نسخ بهره می‌گرفتند که نزد اعراب رواج بیشتری دارد. هرچند ایرانیان در این قلم‌ها نیز شیوه‌هایی مجزا و مختص به خود آفریده‌اند.

 
خط تعلیق را می‌توان نخستین خط ایرانی دانست. خط تعلیق که ترسل نیز نامیده می‌شد از اوایل قرن هفتم پا به عرصه گذاشت و حدود یک‌صد سال دوام داشت تعلیق از ترکیب خطوط نسخ و رقاع به وجود آمد و کسی‌که این خط را قانون‌مند کرد خواجه تاج سلمانی بود. که بعدها به وسیله‌ی خواجه عبدالحی منشی استرآبادی بدان قواعد و اصول بیشتری بخشیده شد.
 
پس از خط تعلیق که نخستین خط شکل‌گرفته‌ی ایرانی بود. در قرن هشتم میرعلی تبریزی (۸۵۰ هجری قمری) از ترکیب و ادغام دو خط نسخ و تعلیق خطی بنام نسختعلیق بوجود آورد که نام آن در اثر کثرت استعمال به نستعلیق تغییر پیدا کرد. این خط بسیار مورد اقبال واقع شد و موجب تحول عظیمی در هنر خوش‌نویسی گردید. و بعدها در دوران شاه‌عباس صفوی به‌دست میرعماد حسنی به اوج زیبایی و کمال رسید.

خط نستعلیق علاوه بر خوش‌نویسانی که در حیطه‌ی ایران کنونی می‌زیستند. در خراسان بزرگ و کشورهای آسیای میانه، افغانستان و به‌ویژه خوش‌نویسان دربار گورکانیان در هندوستان (که تعلق خاطر ویژه‌ای به فرهنگ ایرانی داشتند) رشد و پیشرفت قابل توجهی کرد.

بطور کلی قرنهای نهم تا یازدهم هجری را می‌توان قرن‌های درخشان در هنر خوش‌نویسی در ایران دانست. در اواسط قرن یازدهم سومین خط خالص ایرانی یعنی شکسته‌ی نستعلیق به دست مرتضی‌قلی‌خان شاملو حاکم هرات با تغییردادن خط نستعلیق ابداع شد. علت پیدایش آن را می‌توان به سبب نیاز به تندنویسی و راحت‌نویسی در امور منشی‌گری و بیش از آن ذوق و خلاقیت ایرانی دانست. همان‌طوری که بعد از پیدایش خط تعلیق، ایرانیان به‌خاطر سرعت در کتابت، شکسته‌تعلیق آن‌را نیز به‌وجود آوردند. درویش عبدالمجید طالقانی این خط را به کمال رساند.

در دوران قاجار خط کاربرد اصلی خود یعنی کتابت را از دست داد. از یک سو با تأکید و توسعه‌ی سیاه‌مشق‌نویسی به سمت هنر ناب رفت و از دیگر سو با پدیدآمدن روزنامه‌ها و چاپ سنگی خود به هنرهای کاربردی نزدیک شد. در دوران پهلوی روند نیازهای مدرن تجاری و تبلیغی حط را از کنج کتابخانه‌ها و مجموعه‌های خصوصی به بستر اجتماع کشاند و جریانات هنری مدرنی شیوه‌هایی چون نقاشی‌خط را به‌وجود آوردند که کماکان مورد توجه محافل هنری جهان است.

در سال‌های پس از انقلاب اسلامی خوش‌نویسی با اقبال عمومی روبرو شد و انجمن خوش‌نویسان ایران که در سال ۱۳۲۹ تشکیل شده بود نقش بارزی در رشد و توسعه‌ی کمی و کیفی این هنر به عهده گرفت.

از: ویکی‌پدیا؛ دانش‌نامه‌ی آزاد

آخرین به‌روزرسانی شنبه 14 دی 1387 17:03