توسط ابوالفضل طریقهدار
|
صفحهی 1 از 10
یکی از دشواریهای ویرایش صوری، یافتنِ شکل صحیحِ املای کلمهها؛ به ویژه جدا یا پیوستهنویسی آنهاست، لذا در این قسمت، فرهنگ مختصری ترتیب دادهایم تا واژهها آسانتر یافت شوند. گفتنی است که شیوة ما در املای کلمههای مرکب، جدا امّا بیفاصلهنویسی است.
آ
|
آبغوره
|
آتشدان
|
آسمان خراش
|
آبپاش
|
آبکاری
|
آتشنشانی
|
آسیبپذیر
|
آب پز
|
آبکش
|
آجدار
|
آسیبدیده
|
آبتنی
|
آبگردان
|
آجیل فروشی
|
آشپز
|
آبخوری
|
آبگوشت
|
آدمخوار
|
آشتیپذیر
|
آبداده
|
آبگیر
|
آدمکش
|
آشخوری
|
آبدار
|
آبلیمو
|
آدمیزاد
|
آشغالدانی
|
آب دوغ
|
آبنبات
|
آرمانگرا
|
آشوبطلب
|
آبدیده
|
آبیاری
|
آزادیبخش
|
آفتابگردان
|
آب راه
|
آبیک
|
آزادیخواه
|
آگاهتر
|
آبرفت
|
آتشبار
|
آزمونشونده
|
آلرژی
|
آبرو
|
آتشبس
|
آزمونکننده
|
آنتیتز
|
آبریز
|
آتشپاره
|
آزوقه
|
آنجا
|
آبزی
|
آتشپرست
|
آسانتر
|
آنچنان
|
آبسردکن
|
آتشخانه
|
آسانگیر
|
آنچنانکه
|
آبشار
|
آتشخوار
|
آسایشطلب
|
آنچه
|
|