صفحهی 11 از 11
منتفی/ منطفی:
منتفی: اسم فاعل«انتفا» به معنای«نیست شونده، نابود شده».
منطقی: اسم فاعل«انطفا» به معنای«خاموش شونده».
مُحابا:
محابا: ملاحظه، احتیاط، پروا.
مهجور/ محجور:
مهجور: جدا شده، دورافتاده.
محجور: ممنوع از تصرف در اموال خود(به سبب بیخردی و ب یکفایتی).
مهمان/ میهمان:
هر دو واژه درست است.
مصافحه/ مسافحه :
مصافحه: دست دادن و یکدیگر را گرفتن.
مسافحه: زنا کردن.
میلیون:
از کلمة فرانسوی milion گرفته شده و تلف و املای صحیح آن«میلیون» است و«مل یون» غلط است.
میلیارد:
از کلمه فرانسويmiliard گرفته شده و تلفظ و املای صحیح آن«میلیارد» است و«مل یارد» غلط است.
ناهار/ نهار:
ناهار: واژه فارسی به معنای«غذایی که در حدود ظهر خورده میشود».
نهار: کلمه عربی به معنای«روز»
البته«نهار» میتواند مخفّف«ناهار» باشد.
وهله:
به معنای«نوبت، بار». حرف دوم این کلمه« هـ» است نه«ح» این کلمه را غالباً به صورت«وحله» م ینویسند و غلط است.
هجده/ هیجده/ هژده/ هیژده:
هر چهار صورت صحیح است و در متون فارسی به کار رفته، اما بهتر است به صوت«هجده» نوشته شود.
یقه و یخه:
این دو واژه در تركی به معنای«گری بان» است و هر دو صورت صحیح است. امروزه در نوشتههای علمی« یقه» رایجتر است.
منابع:
1. علی اکبر دهخدا، لغتنامه، چاپ دوم از دوره جدید، انتشارات دانشگاه تهران، تهران1377.
2. محمد معین، فرهنگ معین، چاپ دوم: انتشارات امیرک بیر، تهران 1363.
3. ابوالحسن نجفی، غلط ننویسیم، چاپ سوم: مرکز نشر دانشگاهی، تهران 1370.
4. سعید نفیسی، در مکتب استاد، چاپ اول: مطبوعاتی عطائی، تهران 1343.
5. حسن عرفان، فرهنگ غلطهای رایج، چاپ اول: دفتر مطالعات تاریخ و معارف اسلامی، قم 1372.
6. محمد حسین رکنزاده آدمیت، ارکان سخن، چاپ اول: مؤسسه مطبوعاتی شرق، تهران1347.
7.عبدالله قاسمی شهیرزادی، فرهنگ لغت متشابه، چاپ دوم: انتشارات راست ی نو، تهران 1370.
از کتاب «انواع ویرایش» اثر «ابوالفضل طریقهدار» صفحه: ۲۴۷
|